در انتظار کودک

به نام مهربانی که به من اجازه داد لذت شیرین مادر بودن را دوباره احساس کنم آقا نیما و نگار خانم عزیزم برایتان می نویسم تا روزی که همه این روز ها را پشت سر گذاشتیم بخوانید و بدانید که همیشه دوستتان داشتم ،دارم و خواهم داشت. و آن زمان که شما قدم به هستی گذاشتید من دوباره متولد شدم و حالا دوباره زندگی می کنم.با نفس شما نفس می کشم با نگاهتان می بینم و با لبخندتان شادی از آن تمام لحظه های من می شود و من پروردگارم را سپاس می گویم که فرصتی دوباره برای عشق ورزیدن به من داد. بودنتان را دوست دارم.تمام غمهایتان مال من و تمام خوبیها و شادی ها مال شما.بهترین ها و زیباترین ها را برای شما، هدیه های آسمانیم آرزو می کنم.چه خاطره انگیز و شیرین است قدمهای کوچکت...

من واقعا از همه شما دوستای گلم که همراهم هستید و به وبلاگم سر میزنید ممنونم ،اما به خاطر مشکلاتی که این چند وقته برام پیش اومده نمیتونم زیاد به وبلاگ سر بزنم،این وروجک های من کمی عجله دارن واسه اومدن فعلا استراحت مطلق هستم ،دعا کنید برامون که انشاءالله بوقتش بدنیا بیان و هیچ مشکلی براشون پیش نیاد برام محتاج دعاهای شما عزیزان هستم بازم التماس دعا...

انتخاب اسم جدید با توجه به اینکه یه مسائلی پیش اومده میخوام اسم نی نی ها رو عوض کنم خوشحال میشم که منو راهنمایی کنید و اسم دختر و پسر بهم معرفی کنید البته با معنیش،❣فقط خیلی از این اسم های مد امروزی نباشه ممنون میشم،منتظر پیشنهاداتتون هستم...

زندگی بر ما سخت گذشت سخت تر از هرچیز که فکرش را میکردیم.داغی که بر دلمان نشست و کمرمان را شکست ویران کننده بود. اما اکنون برای امید به آینده نگرانی هایمان را رها خواهیم کرد و با سختی ها و ترسهایمان روبرو خواهیم گشت و ایمان داریم همه چیز بهتر خواهد شد.برایمان دعا کنید ...

خدایا به خاطر نعمت بزرگی که به من عطا کردی هزاران بار شکرت خدایا فرزندانم را در دستان پر قدرت تو می سپارم،در پناه خودت برایم حفظشان کن ...

شمع غم روشن کنید         شام غریبان امشب است امسال محرم سخت ترین محرم عمرم بود تمام لحظات و ثانیه های روزهام رو تو فرشته نازم رو برام یاد آوری میکردم هرجایی که میرفتم اول از همه یاد تو بود اونجا .روز شیرخوارگان هم که دیگه جگر آتیش بود.فرشته آسمونی من ، ریحانه نازم مامان جون.داریم داغون میشیم من و بابایی از همه بدتر آقاجون و مادرجون هم که دیگه کلا چند سالی ازشون کم شده همه غصه میخورن برای ما تو که اون بالایی تو که پاک و مهربونی ریحانه خوشگلم، برای من و بابایی دعا کن تا ما هم بتونیم شنیدن صدای مامان و بابا رو از دهن یه عروسک ناز دیگه بشنویم .دخترکم امسال نبودی که برات دعا کنم و...

...

فرشته آسمونی من روزت مبارک در حسرت نوازش دوباره دستهای کوچیکت تا ابد میسوزم. ...

سلام فرشته آسمونی من .مامانی گلم جات خیلی خالیه این مدت یکسری اتفاقات خیلی خیلی خاص افتاد بعد از امتحانات دانشگاه که خدا رو شکر تونستم با موفقیت پشت سر بذارم .برای باباجون یه کار پیدا شد یه کاری که کاش خیلی زودتر از اینا همون موقع هایی که تو بودی پیدا میشد بابایی برگشت خونه حالا دیگه همیشه خونه است و من دیگه تنها نیستم یه مدت خیلی سختش میشد و غر میزد اما میدونم که تو فرشته نازم براش دعا میکردی که صبور باشه.گلکم جات خیلی خالیه حتی دیگه بابایی اینو به زبون آورد اونم خیلی دلش برات تنگ شده، گلکم مادرجون پروین برامون خونه خریدن تا ازاین آوارگی و اجاره نشینی در بیاییم خدا رو شکر خونه خوب و زیباییه اما فقط یه مشکل داره یه اتاق بچه داره که جای خا...