شروع فصل جدید

دلم گرفته بود .... خیلی.... اومدم نینی وبلاگ تا وبلاگ فرشته ی نیومده ی خواهرم رو به روز کنم ... نمیدونم چی شد به وبلاگ شما رسیدم ... میخوام بگم دوست من صبوری کن ... چاره ای نیست ... اگه تو داغ فرزند دیدی .من داغ پدرذ فرزندم رو دیدم ... مردی که دیگه نمونش و لنگش پیدا نمیشه ... داغی که حالا داره سه سال میشه ولی هنوز برای من سرد نشده ... هنوز هم شب ها با اشک و به یادش میخوابم ... دوست من صبوری کن ... در کنار همسرت شاد باش و زندگی کن ... الهی که خداوند یه فرشته ی دیگخ بهت هدیه میده ... برا خواهر من هم دعا کن که 15 ساله در انتظار اولاده ... دلم خیلی شکسته برام دعا کن